روی گونه های نگون خط اشک یوزپلنگ ها خواندنی است، اتفاق نگاهی که بیگاه پریان پلنگینه پوش اساطیر را در خواب مرور می کند و پشت هر پگاه از صدای سایه ی دستمالی شده اش بیدار می شود روی گونه هایی که از اخلاق ژن هایش خط گرفته هنوز هم بدویتی موزون برپاست خال های تن یوزپلنگ همان چشم های مرکب مادرزادی اند، چشمه های خط اشکی که هرگز ندیده ایم خطی که خونیست روسیاه و خاطره ی آبروی ریخته اش حافظ,لحظاتی,استاد,مهربان,جناب,آقای,سامان,اصفهانی ...ادامه مطلب